شنبه، اسفند ۰۳، ۱۳۸۷

 

دولت خدمت گذار چه کارها که نمی کند !


اخراج فله ای کارگران در آستانه عید نوروز


این مصاحبه که بیانگروضعیت اسفناک طبقه کارگرامروز ایران است با یکی از نماینده گان کارگران تهران انجام گرفته این مصاحبه می تواند مشتی باشد از خرواربرای شرایط دردناک کارگران وزحمتکشان کشور।شرایط کارگران امروز , مصداق شرایط برزخ به قول گفتنی جن وبسم الله است هرروزخود رادرانتظار شنیدن خبر اخراج وبیکاری می گذراند।دولت به اصطلاح خدمت گذاردرطی چهارسالی که از عمرش می گذرد نه تنها کاری برایشان انجام نداده بلکه تا توانسته آنان را از نون خوردن انداخته ونتیجه اش امروز همان خود آتش زدنهای است که مشاهده می کنیدوحتی کار را بدانجا رسانده که در آستانه عید به جای عیدی آنهارا دسته جمعی اخراج می کند !


اين روزها مرتبا خبرهايي به دست ما ميرسه از اخراج گسترده كارگران در كارخانههاي مختلف سراسر كشور. به نظر شما اخراج كارگران در اين ابعاد ناشي از چيه و چرا دوباره بالا گرفته؟

بله، واقعيت اينه كه اخراج گسترده كارگران از كارخانهها دوباره به چرخش درآمده و دهها و شايد صدها هزار كارگر را طي ماههاي اخير از كار بيكار كرده و در واقع به مرگ و نابودي تدريجي محكوم كرده. در مورد ابعاد اين اخراجها، كافي است بگويم كه در 6 ماه اول امسال بنا به آماري كه خود دولت داده، 253 هزار كارگر اخراج شدهاند و شغل خودشان را از دست دادهاند. به نظر ميرسد كه امسال بيكاري كارگران خيلي بيش از پارسال و سالهاي گذشته باشد. تشديد اخراجها به طور كلي معلول دو علت اصلي است. يكي تعطيلي كارخانهها، كه زير آوار واردات، دسته دسته دارند از پا در ميآيند. يكي هم اخراج كارگران، ترفندي است براي بالا كشيدن همان مختصر حقوقي است كه در قوانين براي كارگر در نظر گرفته شده.


بالا گرفتن موج اخراجها طي دو سه سال اخر بيشتر به كدام يك از اين دو علت برميگردد؟

براي جواب، اگر اجازه بدين من يك سابقه و تاريخچه مختصري از روند اخراج كارگران طي سالهاي اخير خدمتتان ارائه كنم.

كارگران ايران از حداقل امنيت شغلي محروم بودهاند، اين عدم تأمين شغلي بخصوص از زمان خاتمي تشديد شد و در زمان احمدينژاد، اخراج كارگران شتاب و گسترش خيلي بيشتري پيدا كرد. در اولين سال رياست ‏جمهوری احمدی‎ ‎نژاد نزديك به 320هزار کارگر را اخراج كردند و بعد برای فرار از بيمه‎ ‎کارگران و شانه خالي كردن از تعهدات نسبت به آن ها به قرار دادهای کوتاه تر ۶ ماهه و ‏‏۳ ماهه رو آوردند‏.

پيش از احمدي نژاد خاتمي و رفسنجاني راههاي به اصطلاح قانوني اخراج كارگران را در قانون كار ضدكارگري هموار كرده بودند.

رفسنجاني با تفسير ماده 7 قانون كار, قراردادهاي بدون تاريخ را ازشمار قراردادهاي دائمي خارج كرد و راه اخراج هزاران كارگر را هموار كرد.

خاتمي هم ابتدا با خارج كردن كارگاههايي كه كمتر از 5كارگر دارند و و بعد گسترش آن به كارگاههاي زير10 نفر از شمول قانون كار راهِ بيكار شدن دو ميليون و هشتصدهزار كارگر را هموار كرد.

به اين معني كه با دست بازي كه اين قانون ضدكارگري به كارفرماها داد، آنها ميتوانستند هر لحظه كه اراده كنند، كارگران خود را اخراج كنند و بعد آنها را تحت شرايط دلخواه و به شدت ظالمانه خودشان استخدام كنند. با هر حقوق دلخواه، با گرفتن سفتههاي چند ميليوني از كارگران، براي آن كه هر وقت كارگر ادعاي حق و حقوقي كرد، آنها را به جريان بيندازند و غيره

در واقع به اين ترتيب، راه براي استخدام هاي موقت و اخراج بي رويه كارگران باز شد. بعد اين كار به صورت حق مسلم دولت احمدي نژاد هم در آمد.

به نظر ميرسد كه موج اخراجها در آستانه عيد نوروز هر سال بالا ميگيرد، در باره علت اين پديده هم اگر توضيح بدين، خيلي ممنون ميشم.

اخراج کارگران، در شب عيد براي فرار از “پرداخت مطالبات‎ ‎پايان سال” و همچنين ممانعت از ايجاد سابقه كار براي كارگران است، براي آن كه هيچ حقي، اعم از سابقه كار، بيمه، حق سنوات و غيره… به كارگران تعلق نگيرد و كارفرما دست مطلقاً باز در استثمار كارگر و اجحاف نسبت به او داشته باشد.

بخصوص بايد توجه داشت كه در حال حاضر اكثريت كارگران ايران با آن كه كار دائمي دارند به عنوان كارگران قراردادي و پيماني كار ميكنند كه از هر گونه حمايت قانوني و از هر گونه حقوقي محروم هستند. به زبان آمار، در حال حاضر بيش از 60درصد کارگران کشور به صورت قراردادي كار ميكنند يعني كارفرما هر شرايطي كه ميخواهد را مي تواند تحميل كند. و اين کارگران به دليل فقر و به دليل ارتش ميليوني بيكاران كه پشت هر كارخانه صف كشيدهاند كه از فرط محروميت و گرسنگي حاضرند با هر حقوقي و با هر محروميتي بسازند و كار كنند، ناگزير مي شوند از حقوق قانوني خود صرفنظر كنند. و به خاطر كابوس اخراج، با هر وضعيت بد و ظالمانهيي بسازند. اين مسأله بخصوص درمورد زنان كارگران و كودكان كار، خيلي شديدتر و دردناكتر است. چون آنها از فشارها دركارخانهها هم در امان نيستند.

خب شما در باره اين كه اخراج كارگران، بخصوص در آستانه عيد و روزهاي پس از عيد بالا ميگيرد، به عنوان ترفندي كه كارفرماها براي نپرداختن حقوق كارگران به كار ميگيرند، صحبت كرديد، خب تضاد بين كارگر و كارفرما كه هميشه بوده، اما معمولاً در كشورهاي ديگر وزارت كار يا اتحاديهها و سنديكاهاي كارگري هستند كه در اين قبيل موارد دخالت ميكنند و جلو اجحاف كارفرماها را ميگيرند، يا لااقل آن را تعديل ميكنند، در ايران كه سنديكاها و اتحاديههاي كارگري تقريباً وجود ندارد، اما قانون كار و وزارت كار چي؟ اينها هيچ حمايتي از كارگر نميكنند؟

بله، در جاهاي ديگر همين طور است و مسئوليت وزارت كار علي‌القاعده حمايت از حقوق كارگران است، در حالي كه در ايران اساساً اين وزارت كار است كه اسباب سركوب و اخراجهاي بي‌رويه و غيرقانوني را فراهم كرده و حربه به دست كارفرماها داده است. به عنوان يك نمونه خوب است يادآوري كنم كه تلويزيون در بهمن‌ماه72 به نقل از وزير كار اعلام كرد: «‌… از اين پس هنگام اخراج كارگران حق خسارت اخراج توسط كارفرما به آنان پرداخت نخواهد شد». يعني وزير كار به زبان صريح اين را به صورت يك قاعده و رويه به صورت علني اعلام كرد، ديگر چه انتظاري از وزارت كار.

ممنون از فرصتي كه به ما داديد اميد به روزي كه همه كارگران از حق خود بهره مند باشند.

انجمن دفاع ازحقوق زحمتکشان

برچسب‌ها:


نظرات:
سلام
مطلب بسیار خواندنی بود
امیدوارم موفق باشید
 
ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در نظرات [Atom]