شنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۷

 
سواد از کی آموختی , از بی سوادان



درزیر نامه ای را مشاهده خواهید کرد که پیک عمق فاجعه ای است که سالیان سا ل است گریبان جامعه را گرفته و همچنان در حال نفوذ و پیشروی در بطن آن به تاخت درحال حرکت است. انشای نامه خبراز تغیرو تحولی بس منفی درسمت وسوی سطح دانش وآگاهی جامعه ای می دهد که سی (30) سال از عمر انقلاب آ ن می گذرد , افسوس که بحای ترقی وتعالی دچار پس رفت وعقب نگری گشته . انشاء وادبیات نامه آنچنان گویا وروشن است که اگر این نوشته کوتاه نیز به آن افزوده نمی شد چیزی از صحت وسقم آن کاسته نمی شد .ودر ضرب المثل گویند مناقشه ای نیست , چه می توان کرد که بجای کله پز سگ نشسته است!


این نامه در عین حال که بیانگردانش و مهارت گردانندگان ومدیران کلان وخُرد مملکت است , اززاویه دیگرنشان دهنده نفوذ فرهنگ ریا وتزویر ودروغ ما بین مردم عادی است که خود علل جامع شناختی دارد وباید در جای خود طرح وبررسی شود, بلکه این شیوه تبدیل به فرهنگ غالب نه تنها دراداره کشورکه شیوه کارشان هست بلکه درمعاشرات مابین مردم نیز چنین است. وتبلیغ این فرهنگ به یک عرف روزانه وابزار رشوه دهی ورشوه خواری وپارتی بازی گشته.وهمانطوریکه در نامه می بینید مدیرکل شعب بانک های ملت استان زنجان به کارمندان زیردست خود راه وچاه نفوذ کردن واطلاع کسب کردن را به هر طُرقی اخلاقی وغیراخلاقی توصیه و آنان را به این کار تشویق می نماید .


در کشوری که رهبر آن نه تنها به اعمال خلاف قانونی وحقوقی واخلاقی بر گزیدگان وگرداننده گانش اعتراضی نمی کند , بلکه درمقابل چشم میلیون ها ایرانی کسی را که جعلی بودن مدرکش جهانی شده وگوش فلک را کرمی کند.و با علم به اینکه حقیت داشته وداردوصاحب مدرک جعلی بودن آنرا از تریبونهای رسمی مملکت اعلام می کند. ایشان باکمال وقاحت با به اصطلاح حکم حکومتی به مجلس شخص معلوم والحال را به وزرات می نشاند وبه ریش هفتادمیلیون ملت ایران می خندد وآب هم از آب تکان نمی خورد. که البته درجای خود بدان خواهم پرداخت , چه انتظاراز رئیس دولتش که فریبکاری ودروغگویی یکی از مشاغل رسمی وغیر رسمی اش محسوب می شود.


برچسب‌ها:


نظرات:
I loved this post and this blog.
Have a nice weekend.
 
ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]