یکشنبه، دی ۲۲، ۱۳۸۷

 

بُرد و باخت ج.اسلامی در جنگ غزه


تاوانی که باید ملت ایران بپر دازد !


قسمت دوم


برای روشن شدن مقصد نهایی این نوشتار, قسمت دوم مطلب فوق را با اشاره گذرا به سرنوشت انقلاب وج, اسلامی که امروز پیشروداریم پی می گیرم . زیرا طی سی سالی که از عمرانقلاب ایران می گذرد, انقلاب دچار تب ولرزها وچرخشهای واپسگرایانه ای شده که عمدتًا ,از نیمه های جنگ ایران وعراق با سرکوب نیروهای مترقی حامی انقلاب و دمکراتیزه کردن روند آن صورت گرفت . نیروهای واپسگرای حاکم امروزمملکت در فاصله زمانی طی شده توانستند انقلاب مردمی ایران رابه سمت راست واپسگرای سوق بدهند. و در اثر این گردش به راست واپسگرایانه رفته رفته انقلاب ونظام نوپای بر خاسته از آنبر خلاف تبلیغات رژیم در اقصا نقاط جهان ازچشم مردمان افتاد و حامیان مترقی خود را چه از حیث دولت های مترقی ومدرن وچه از نظر ملت های مترقی ومتمدن از دست داد. لذا در حال حاضر ج.اسلامی جز درنزد معدود دولت های فرصت طلب و مصلحت اندیش و ملت های واقعًا بی خبر از اوضاع داخلی ایران نزد هیچ دُول وملل مترقی قدر ومنزلتی ندارد .



به قول امروزیها این را گفتم تا گفته باشم که : ج.اسلامی علی خامنه ای , به دلایلی که ذکر شد نمی تواند درنزد دولت ها وملت های متمدن دنیا جایگاهی داشته باشد. از منظردیگر نیز نمی تواند در هیچ یک از جنگهای نظامی وتبلیغاتی خود به مفهوم واقعی کلمه برنده باشد زیرا امروز کسی طالب حکومت واپسگرا از هر نوع آن نیست . البته ناگفته نه ماند که بررسی سرگذشت انقلاب وج.اسلامی کنونی بحث مفصلی است که دراین مطلب نمی گنجد وفراغت دیگری می طلبد.


واما در مورد اینکه دست پرورده های ج.اسلامی ازانجمله حماس وجهاد وحزب الله بتوانند کپی نظام علی خامنه ای را در کشورهای خود به زنند چندان معقول به نظر نمی رسد . نمونه اش لبنان باحسن نصرالله اش که به مراتب از رهبران حماس بیشتردر نزد مردم خود محبوبیت دارد , دیدیم ودیدید که کپی نشد بلکه بخشی از مردم لبنان با فرهنگ واداب ورُسوم خاص خود در کنار نصرالله ایستادند. با حجاب وبی حجاب همه در کنار هم در جریانات سیاسی وغیر سیاسی متشکل شدند. در مورد مردم فلیسطین نیز غیر از این نمی تواند باشد , زیرا فرهنگشان وسرگذشت مبارزاتی شان , دشمن مشترکشان وفاکتورهای بسیاری از این قبیل , ومهمتراز همه در کنار آن, وجود جنبش فتح هرگز اجازه کپی سازی یک ج.اسلامی دیگر به شکل وشمایل ج.اسلامی ایران را نخواهند داد .

درمورد جنگ غزه وبُرد وباخت ج.اسلامی در این جنگ می توان به چند فرض (فرضیه ) متوصل شد , زیرا با اطلاعات وآمار وارقامی اندکی که ما در دست رس داریم ,احتمال پیش بینی دقیق وواقع بینانه نتیجه آن تقریبا دور از انتظار است .


درپیش فرض اول بنا به دلایلی که می آورم احتمال اینکه جنگ غزه برنده ای داشته باشد بسیار ضعیف است , اگر فرض را براین بگذاریم که اسرائیل با داشتن حمایت آمریکا وبخشی از اروپا درپشت سر وهمینطور موقعیت نظامی تجهیزاتی مناسبتر , موقعیت جنگی و جغرافیایی برتر, به تواند غزه را به اشغال کامل خود در آورد . این یعنی اینکه اسرائیل باید از روی اجساد 1,5 میلیون فلسطینی بگذرد وغزه را به تصرف کامل خود در آوردو مرتکب جنایت جنگی بزرگتری بشود. این نیز به اعتقاد من عملی نخواهد بود .


زیرا درآن صورت نه تنها با ملت فلسطین که بایک دینا وافکار عموی بشریت به عنوان یک جنایت کار جنگی طرف خواهد بود. به همین دلیل است که در نگاه اول در این جنگ نه اسرائیل ونه حماس بعید است که برنده ای داشته باشند. نهایتاً هم اسرائیل وهم حماس برای آغاز مذاکره مجبور هستند به نقطه آغاز باز گردند, اما با تلفات وهزینه ای سنگین از هر دو طرف . این برای جمهوری اسلامی پیروزی نه بلکه یک شکست محسوب خواهد شد ,که در قسمت بعدی به آن خواهم پرداخت.

برچسب‌ها:


نظرات: ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در نظرات [Atom]