چهارشنبه، دی ۲۵، ۱۳۸۷

 

بُرد وباخت ج.اسلامی درجنگ غزه


تاوانی که ملت ایران باید بپردازد!


قسمت سوم


بخش پایانی نوشتار بُرد وباخت ج.اسلامی در جنگ غزه , سعی می کند بیشتر به جنبه سیاسی وهمینطوربه سرمایه گذارهای ج.اسلامی درممالک اسلامی که سر از میلیارد ها می زند به اختصار اشاره ای داشته باشد.(ازانجایکه به آماروارقام مورد تائید دست رسی نداریم ناچاراًًبه کلیات اکتفامی کنیم) از آن جمله کشورهای عربی , به ویژه در لبنان وفلسطین وهمینطور به نقش کشور های تاثیر گذار مستقیم وغیر مستقیم درجنگ غزه. اکنون که دربخش پایانی بحث جنگ غزه قرار داریم , درست هیجده (18) روز از آغازاین جنگ می گذرد. وجنگ با بی رحمی تمام به داخل غزه واردشده ازخُرد و کلان را به نامردی سلاخی میکند ,جنگ خانگی درکوچه پس کوچه های شهربا جنگجویان حماس ادامه دارد. تا اینجا همانطوریکه قبلاً نیز پیش بینی می شد این جنگ درهیچ بدُی برای طرفین پیروزی نداشته , اگر پیشروی ارتش اسرائیل به داخل غزه را یک پیروزی تا این مرحله به پذیریم, آن وقت می توان گفت که تا اینجا اسرائیل برنده است . ولی این فقط می تواند ازدیدگاه جنگی مورد ارزیابی قرار گیرد وگرنه ارنظر حقوق بین الملل اسرائیل برنده محسوب نمی شود .


اعتقاد این نوشته نیز اینطوراست . زیرا اسرائیل هم به لحاظ حقوق بین الملل وهم برای تصرف کامل غزه هنوز راه درازی درپیش دارد, اگر احتمالات به یقین بپیوندن این پیروزی فقط می تواند مرحله ای وموقتی باشد, زیرا بعید به نظر می رسد غزه برای همیشه به اسرائیل تعلق گیرد. نه سازمان حماس ونه سازمان فتح تن به پذیرش چنین شکست وتسلیمی نخواهند داد که غزه راتمام کمال تقدیم اسرائیل کنند. ازطرفی هم نباید فرموش شود که ضرروزیان موشک پراکنی های حماس واهدافی که پشت آن خفته برای ملت فلسطین تا به امروز هم در زمینه های جنگی وهم در زمینه های سیاسی کمتر از اسرائیل نبوده هرچند با نیت خیر چرا برای اینکه مُخلی شده اند برای برقراری صلح وتصمیمات دولت خود گردان ابومازان واز طرفی نیز خود رهبران حماس نیز به درستی متوجه نیستند چگونه ساخته شدند وچگونه دارند از دور هدایت می شوند و به منافع کدام قدرتهای جهانی دانسته یا نا دانسته سود رسانی می کنند!


دراین بین آنچه که برای طرفین جنگ چه درمیدان جنگ وچه در دنیای سیاست حائز اهمیت است, کسب موقعیت برتر برای فردای جنگ می باشد, برای اینکه هردوهم تشکیلات حماس وهم دولت خود گردان محمود عباس وهمینطوراسرائیل برای اینکه بتوانند بعنوان دوکشور مستقل وهمسایه در کنار هم ادامه حیات دهند . باید در عرصه های بین المللی نیروهای مدافع خود را پشت سر داشته باشند تا بتوانند درمیدان جنگ پیروزی کسب کنند . درست است که اسرائیل متجاوز وغاصب ومحکوم صحنه است اما نباید این را نادیده گرفت که درهردوعرصه چه کسی خوش اش بیاد وچه نه برتری دارد .

زیرا مدافعان اسرائیل هر چند در حقیقت امر هم به لحاظ حقوقی وهم به لحاظ حقیقی در مجموعه خود از آمریکا گرفته تا اروپا وانگلستان تا بوده در طول تاریخ متجاوز وغاصب بود ه اند . چه در مستمره های مستقیم وچه درمستمره های غیر مستقیم که امروز نیز شاهد آن هستیم. امادر واقعیت امر هر چند به ناحق, امروز گردانندگان اصلی اجماع جهانی همین ها هستند.


اگرجنگی در نقطه ای از جهان ما اتفاق می افتاد قطعاً گرداننده وهدایت کننده اصلی درپشت سر این ها هستند چراکه تزومکتب ومنافعشان چنین ایجاب می کند . لذا بسیاری از رهبران سیاسی جنگی جنگها شاید تا سالها متوجه هم نشوند که برای منافع چه کسی شمشیر کشیدند وبردند وباختند .علاوه بر اینها یک طرف قضیه هم به ج.اسلامی وبیت رهبری مربوط می شود که می خواهد مکتب طالبانیسم خود را در مُدل ج..اسلامی به دنیا به خصوض به ممالک اسلامی صادر کند .سی سال است که از حلقوم ملت ایران بریده ّ ومی ریزد به حلقوم مردم این ممالک. همین هم نتیجه عکس داده , امروز هم مردمان دنیا وهم دولت هایشان بجای دوستی با ایران دشمنی با آن می ورزند.


ولی اسرائیل همین دنیای به ظاهر حق را پشت سردارد وبا اتکا به همین دنیا نزدیک به پنجاه سال است به ظلم وتجاوز خود ادامه می دهد.اما در مقابل حماس کدام دنیا سیاسی راپشت سردارد ,دنیای راکه محکوم است به دنیای تروریست وتروریست پرور, ج.اسلامی را که خود ادعا می کند تروریست پرور است(البته انیها تروریست به مفهوم تعریف شده اش هستند یا نه آن بحث دیگری ما آنچه راکه می بینیم بیان می کنیم) . قصد این مطلب این نیست به شجره پیدایش حماس در اینجا بپردازد هرچند که لازم است . دنیای حامی حماس اگرجنبشهای صلح وافکار عمومی دنیا را از یک طرف , با توجه به این که افکار عمومی درپشت میز مذاکره ومعادلات سیاسی وحقوقی بی اهمیت نیست ولی اهمیت چندانی هم ندارد . برای اینکه در تعین وتکلیف مرزهای حقیقی وحقوقی در سر کرسی رای گیری, وزن نیروهای طرفین است که اهمیت به سزایی دارد نه شعارهای خیابانی . اگر چنین نبود تا کنون نه یکی بلکه ده تا فلسطین تاسیس شده بود, از بد حادثه حامیان اردوگاه حماس چون خود او بد نام به تروریست بودن هستندوحداقل ترد شده ازطرف تصمیم گیرندگان جهانی.


با کمال تاسئف حامی وبانی حماس که در وهله اول ج.اسلامی می باشد خود امروز محکوم به نقض حقوق بشر, مروج افکار قرون وسطایی وطالبانی است , روزی نیست در محکمه ای از محاکم دنیا به نقض حقوق بشر و زیر پانهادن حق شهروندان خود نباشد . کشوری این چنینی چگونه می تواند درعرصه بین المللی ازسازمان یا جنبشی چون کپی خود, که شرحش رفت بر سرمیز مذاکره حاضرشده ورای به حقانیت اوبدهد. ج.اسلامی امروز در گیر جدی چالش های درون مرزی وبرون مرزی خوداست تا چه زاید سحر! اعدامهایش از یک طرف , سنگسارهایش از آنطرف ,دخالت در امور دیگر کشورها از این طرف و... بحرانها به ویژه بحرانهای دولت احمدی نژاد رمقی برای کشور در عرصه عمل بین المللی برای آن باقی نگذاشته .


درداخل نیزصدای مردم در آمده آقا بس است دیگر سی سال ست برای صدور مکتب طالبانی بیت رهبری میلیاردها از کیسه ملت هزینه برون مرزی کردید . از بوسنی گرفته تا به شاخ افریقا بس کو حاصل . اگر امروز رهبر می گوید دست ما در قضیه غزه بسته است , چند دلیل دارد یکی اینکه حتی کشورهای دست نشانده اش نیز امروزبا او هم رای نمی کنند . درست مثل کودکانی که فقط شب عید ,می آیند عیدی شان رامیگرند وتا سال دیگر پشت سرشا ن را نگاه نمی کنند ,آنها هم میآیند بودجه شان را می گیرند وتا بودجه دیگر پشت سرشان را نگاه نمی کنند.. دوماً اگر ایران بخواهد هم, امروز نمی تواند به غزه کمک کند زیرا شهرغزه کاملاً در محاصره است , سوماً کافی است درآنجا ادواتی از ادوات جنگی ایران و الی آخر پیدا شود , سندی روشنتر از این برای اسرائیل وآمریکا که حماس را ایران مجهز می کند.ً اینجاست که منهم حق را به آقا می دهم که حقیقت را می گوید در قضیه غزه دست آقا بسته است چراکه نوک عبایش آلوده به تروریسم است .


لذابا یک محاسبه ساده به این نتیجه می رسیم که پایان جنگ غزه هر چه که باشد , چه دراین جنگ حماس برنده باشد چه بازنده , بازنده نهایی جنگ, بیت رهبری واندیشه طالبانی آن خواهد بود . حتی در صورت تشکیل یک کشور مستقل فلسطین که آرزوی دیرینه همه ماست وای کاش چنین نتیجه ای از این جنگ حاصل می شد . همانطوریکه قبلاً نیز اشاره شدکشور فلسطینی تشکیل خواهد شد با مجموعه تاریخ وآداب رسمُ وسنن این ملت واین نیز آنی نیست که ج.اسلامی سی سال است به پایش میلیاردها هزینه کرده آیا این همان تاوانی نیست که ملت ایران تا کنون پرداخته ومی پردازد!


برچسب‌ها:


نظرات: ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در نظرات [Atom]