سه‌شنبه، اسفند ۱۳، ۱۳۸۷

 

شهدا را در بیت رهبری دفن کنید!


داشتم آماده می شدم مطلبی درخصوص دفن شهدا در بیت رهبری واماکن دیگر مسئولان ریزودرشت نظام بنویسم , بااین مظمون که اگردفن شهدا دردانشگاهها برای ارزش گزاری و قدرومنزلت آنان است که جان خویش در راه میهن فداکردند ।تا یاد بودی باشد که فداکاری هایشان درتاریخ مانده گار شود,اما منطقی ترین شیوه همان است که معمولاً در همه کشورهابعداز پایان جنگها به نوعی مرسوم است . یعنی گذاشتن مجسمه یادبود درمیادین بزرگ شهر, مثل مجسمه یاد بود سرباز گمنام که همیشه در خاطرها مانده گار می شود. اما دیدم کار ما درایراناز این حرفها گذشته , قصد نه یاد وخاطره آنها بلکه سوءاستفاده ابزاری ازباقی مانده جان باختگان وساختن چماق سرکوب برسرنه تنها دانشجویان که چشم وچراغ ملت هستند بلکه بر سرحاد ملت ولا غیر . وگرنه اگرقراربر ارج واحترام وحفظ ارزشها است چرا از بیت رهبری آغاز نشود تا الگوی دیگرسران حاکمیت قرارگیرد! اما دیدم دکتر خزعلی اینگار که از نیت من باخبر بوده وحرف دل مرا زده لذا از نوشتن مطلب مشابه منصرف شدم ,درضمن مهندس میر حسین موسوی نیز امروز درسخنرانی خود دردانشگاه تهران مبسوط به این مسایل پرداخته که می توانید آنرا دراینجا بخوانید.


استفاده ابزاری از شهدا از یک سو و اعتراض دانشجویان به استفاده ابزاری از شهید موجب شد که خواسته یا نا خواسته به ساحت مقدس شهدا اسائه ادب شود، اینان جان خویش در راه آزادی ما فدا کردند، چون شمع سوختند تا به محفل ما نو ر بخشند و امروز استخوان های این عزیزان را - که بی هیچ توقعی جان خویش فدای آرمانهای بلند ملت کردند - بر سر دانشجو می کوبند !


شهدا با استبداد مبارزه کردند و هرگز راضی نیستند که نام و یادشان بهانه ای برای سرکوب و برخورد با دانشجویان شود. از سوی دیگر دانشجویان نیز از جنس همین شهدا هستند و روزی باید راه آنان را ادامه دهند، بر روی نیمکت هایی می نشینند که شهدا می نشستند و فریادی سر می دهند که شهدا سر در آن راه دادند، قطعاً دانشجو و استاد شهیدشان را در آغوش گرفته و چون گل می بویند، اگر اعتراضی است نه بر مهمانی شهداست - که آنان صاحب البیت اند - نگران موجودات دوپایی هستند که می خواهند زیر تابوت شهید وارد دانشگاه شوند، همان کسانی که 16 آذر - روز شهدای دانشجو - جرات ندارند به خیابان 16 آذر بیایند و امروز زیر تابوت شهیدی را گرفته و لا اله الا الله گویان می خواهند سنگر دانشگاه را فتح کنند، غافل از این که شهید نور است، چراغ هدایت است، خون است در رگهای دانشجو، سنگری است برای استاد، گلی است که هر کجا بکارید گلستان می شود، ودانشجو اگر به این شهدا اقتدا کند، کار شما بسی دشوارتر است!


امروز کسانی از شهدا استفاده ابزاری می کنند که در گذشته هم آنان را ابزاری برای به قدرت رسیدن خود می دانستند، کسانی که خود و فرزندانشان رنگ جبهه را ندیدند، آنروزها که شهدا را به مسلخ می فرستادند خود در پشت جبهه پایه های ریاست و قدرت رابر استخوان شهدا خراطی می کردند!

من شهدا را به روی چشم جای می دهم " رواق منظر چشم من آشیان توست کرم نما و فرودآ که خانه خانه توست " و آنان را صاحبان این خانه و مرز و بوم می شناسم، ملک و حکومت را از آنان می دانم و معتقدم قبل از دانشگاه و کوه و امامزاده بایستی شهدا را در کانون های قدرت وارد کرد، تا بدانیم حکومتی که در دست ماست مرهون ایثار و جانبازی شهداست، بدانیم که جمهوری اسلامی بر شانه های 230 هزار شهید و یک میلیون مجروح و جانباز استوار است !


باید شهدا را در بیت رهبری، ریاست جمهوری، قوه قضاییه، مجلس و تمامی وزارتخانه ها دفن کرد، باید سر راه هر وزیری شهیدی دفن کرد، تا بداند و برای رسیدن به وزارت پای بر خون شهدا نگذارد! باید هر صبح مسئولین با عبور از مرقد شهید با او پیمان بندند که راه آنان را در مبارزه با استبداد ادامه داده و خود دچار غرور ، تکبر و استبداد رای نشوند.

مهدی خزعلی

برچسب‌ها:


نظرات: ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]